سیده هدیهسیده هدیه، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

تجربه های دخترم هدیه جوووووووووون

اول مهر

1391/7/1 12:33
657 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

چطوری عزیز دلم؟

امروز روز اول مدارس بود و مامانی صبح زود شما رو قال گذاشت ورفت مدرسهچشمک

شما هم بیدار شدی بهانه مامانی رو گرفتی چند دقیقه ای گریه و جیغ بلاخره ساکت شدی شروع کردی به بازی.

 

منم همینجا شروع سال تحصیلی رو به خانومم و همه ی معلمین زحمت کش تبریک میگم.

دوستت داریم

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

هدي مامان مه نيا
1 مهر 91 17:39
اولین روز دبستان بازگرد // کودکی ها ، شاد و خندان بازگرد باز گردای خاطرات کودکی//بر سواراسب های چوبکی ——————————————————- خاطرات کودکی زیباترند//یادگاران کهن مانا ترند درس های سال اول ساده بود //آب را بابا به سارا داده بود ——————————————————– درس پند آموزروباه وخروس//روبه مکارودزدوچاپلوس روزمهمانی کوکب خانم است//سفره پرازبوی نان گندم است ——————————————————– کاکلی گنجشککی باهوش بود //فیل نادانی برایش موش بود با وجود سوزوسرمای شدید//ریزعلی پیراهن ازتن می درید ——————————————————– تا درون نیمکت جا می شدیم//ما پرازتصمیم کبری می شدیم پاک کن هایی ز پاکی داشتیم //یک تراش سرخ لاکی داشتیم ——————————————————– کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت//دوشمان ازحلقه هایش درد داشت گرمی دستانمان ازآه بود//برگ دفترها به رنگ کاه بود ——————————————————– مانده در گوشم صدایی چون تگرگ//خش خش جاروی با با روی برگ همکلاسی های من یادم کنید // بازهم در کوچه فریادم کنید ——————————————————– همکلاسی های درد ورنج و کار//بچه های جامه های وصله دار بچه های دکه ی سیگار سرد //کودکان کوچک اما مرد مرد ——————————————————– کاش هرگز زنگ تفریحی نبود//جمع بودن بود و تفریقی نبود کاش می شد باز کوچک می شدیم//لا اقل یک روز کودک می شدیم ——————————————————– یاد آن آموزگار ساده پوش //یاد آن گچ ها که بودش روی دوش ای معلم نام و هم یا دت به خیر//یاد درس آب و بابایت به خیر ای دبستانی ترین احساس من بازگرد این مشق ها راخط بزن خوشحالم چون با خانمتون همكارم
مهرانه مامان مهرسا
1 مهر 91 19:09
سلام منم به خانومتون شروع سال تحصيلي رو تبريك ميگم .همچنين ممنون از تبريكتون
مهدی
7 مهر 91 17:51
سلام دوست گلم
وب خیلی خوبی داری مطالبتم خوندنیه خوشحال میشم به من سر بزنی


مامان نیکا
10 مهر 91 14:02
منم به همسرتون تبریک میگم، چه بابای خوبی داره هدیه که وقتی مامان نیست پیشش میمونه، انشالله همیشه سلامت باشید و ممنون به وبلاگ نیکا سر میزنید
سحرمامان محمدطاها
22 مهر 91 12:38
سلام عزیزم چه ویلاگ قشنگی با عکسای ناز هدیه جون قشنگترم شده انشالا که مامان هدیه جون موفق باشه عزیزم من لینکت کردم خوشحال میشم پسرمولینک کنی وبه وبلاگش سربزنی بوووووووووووووس برای هدیه خوشگل هدیه خداوند