سیده هدیهسیده هدیه، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره

تجربه های دخترم هدیه جوووووووووون

هدیه جووووووون و دختر عموهای جدیدش

سلام خوبی دخترم؟ اینم عکس دختر عموهات که قولشو بهت داده بودم. آبی = سارا .............صورتی = نازنین زهرا   هدیه جوووووون و نازنین زهرا   هدیه جووووووون و سارا خیلی دوستشون داری   خیلی دوستت داریم. ...
11 ارديبهشت 1392

اولین پست 92 و آغاز سفر نامه

سلام چطوری دخترکم؟ انشالااااااااا سال خیلی خوبی داشته باشی هم شما هم همه ی نی نیها سفر ی شعره سفر ی قصه س        سفر رهایی از بار غصه س این سال جدید رو با سفر شروع کردیم ی سفر 11 روزه با دایی افشین. 4فروردین حرکت کردیم و 5 فروردین یزد بودیم ورودی شهر ستاد اسکان فرهنگیان ی اتاق گرفتیم و رفتیم برای استراحت. چون مقصدمون شیراز بود زیاد نموندیم فقط همون روز یزد بودیم و ششم راه افتادیم بطرف شیراز. همون روز هم نهایت استفاده رو بردیم رفتیم مسجد جامع و میدون امیر چخماغ تا آخر شب بودیم         اینها عکسهای یزد بود.  توی...
20 فروردين 1392

آخرین پست 1391

سلام چطوری گوگولی مگولی من؟ ببخشید که دیر آپ کردم بابایی. این چند روز چند تا اتفاق افتاد که برات تعریف میکنم. 1 . دختر عمو احمد بدنیا اومد بنام نازنین زهرا در تاریخ 28 بهمن 2 . مریض شدن شما که خیلی اذیت شدی مخصوصا مامان که طفلی خیلی اذیت شد شاید بیشتر از شما. 3 . دختر عمو محمود هم بدنیا اومد بنام سارا در تاریخ 19 اسفند حالا سر فرصت عکسهاشونم برات میزارم و اما مریض شدن شما........ چن شب پیش خیلی خندون و سرحال رفتی و خوابیدی که نصف شب با حالت تهوع از خواب بیدار شدی و تا صبح گریه میکردی. صبح اول وقت رفتین دکتر ولی خوب نشدی همینجور بیحال بودی. بعد از دو روز که دیدیم بهتر نشدی د...
28 اسفند 1391

هدیه جوووووووون و توله سگ دایی

سلام چطوری ناز گلم؟ چن روز پیش از دایی جووووووووون افشین خواهش کردیم که یکی از توله های سگشو بیاره تا شما باهاش بازی کنی. اونروز شما از صبح تا ظهر یریز تو حیاط بودی و دنبال این حیوون زبون بسته . حتی فرصت آب خوردن هم بهش ندادی و همش بغلش میکردی. ظهر هم که دایی اومد و بردش تا یک ساعت بعدش گریه میکردی.     خیلی دوستت داریم ...
6 اسفند 1391

تولد مامان جووووووووووووون میترا

سلام چطوری عزیز دلم؟ امروز تولد یکی از فرشته های زمینیه  آره دخترم تولد مامان جووووووووووون میتراس  . اول اسفند روز بسیار عزیزیه واسه ما . همینجا منم تبریک میگم خانوم گلم.  تولدت م ب ا ر ک الهی 120 سال زنده باشی خانومی خیلی خیلی دووووووووووستت داریم. ...
1 اسفند 1391

هدیه جوووووووون ، عاشق رب خوردن

سلام چطوری گوگولی من ؟ هر چی از کارات بگم کم گفتنم دخترم خیلی شیطون شدی. عاشق رب گوجه فرنگی هستی و بخاطر همین هم مامان جووووووووون ربها رو میریزه تو شیشه که تو دستهای کوچولوتو خونی نکنی وقتی هم که به شیشه رب میرسی تا تهش میری....... جون بابا خودت قضاوت کن این رسمشه؟؟؟؟؟   همه جوره دوستت داریم ...
29 بهمن 1391

لباس کوچیک

سلام چطوری شیطونک؟ چن وقتیه که به لباسها و پتوی موقع کوچولوتر بودی علاقه پیدا کردی یکی از لباسها تو بزور تنت کردی و شدی این........       این شبا هم با پتوی به قول خودت کوچولو بودیاتو میندازی و میخوابی در ضمن الان چن شبی هست که رو پای مامان نمیخوابی و خودت رو تشکت میخوابی خیلی دوستت داریم. ...
28 بهمن 1391

ولنتان مبارک

سلام دختر نازم و خانوم عزیزم این روز قشنگو به شما که عشق من هستین تبریک میگم و همینجا میگم تا همه ی دنیا ببینن و بدونن که دوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووستتون دارم زیاد .   روز ولنتاین تنها مدت کمی به اواخر بهمن ماه و اواسط ماه فوریه باقی مانده که روز عشق فرنگی (ولنتاین) و روز عشق ایران باستان (سپندارمذگان) یا همان ولنتاین ایرانی به فاصله ی چهار روز از هم قرار دارند یعنی ۲۵ بهمن ماه (ولنتاین) و ۲۹ بهمن ماه (سپندارمذگان) ! چند سالی است که ۲۵ بهمن (۱۴ فوریه)  روز ولنتاین  و خرید گل و عروسک، شکلات و … در کشورمان باب شده است. اکثر جوان ها بدون اطلاع از اینکه اصلا این ولن...
25 بهمن 1391

سرماخوردگی

سلام چطوری خوشگل من؟ حدود دو هفته پیش سرما خوردی و با دکتر رفتن و قرص و شربت زود خوب شدی ولی باز از دو روز پیش دوباره سرما خوردی و بی حال شدی البته الان خیلی بهتری عزیز دلم. این سرما خوردگیت بر اثر لجبازی کردنته چون دوستداری لخت بگردی دخترم ،مامان جوووووون هر چی بهت میگه لباس گرم بپوش میگی نه. یکم از فضولی کردنات بگم : دیشب رفتی پای گاز و قاشق رو داغ کردی و چسبوندی به لبات و جیغت هوا رفت. به قول خودت برو حالشو ببر. روزی یک بار میری و خودتو آرایش میکنی ولی خودمونیم هااااا رژ لب زدنتو خیلی دقیق میزنی دمت گرم ایول داره دیگه از پذیرایی کردنت بگم ، از سفره انداختنت بگم  خلاصه همه جوره منو کشتی ...
25 بهمن 1391

...........

سلام چطوری گل بابا؟ فدای تو با این کارات و حرف زدنت . چند روز پیش تولد خاله سمیه (دوست مامان) بود که  با مامان رفتی و کلی بهت خوش گذشته بود . این روز رقصیدنت خیلی قشنگ و بی نقص شده مخصوصا بابا کرمت. حتما باید کلاهت هم سرت باشه مثل این عکس هر چقد عشوه کنی غمزه بیای باز تو دلداری منی......... امروز اومدی خودتو برام لوس کنی و عشوه بیای گفتی بابایی برام ایرانسل میخری؟ منو مامان خشکمون زد. امان از دست شما قرن بیستو یکمیها ما تا دیروز نمیدونستیم موبایل چیه اما شما اسم اپراتورهاشونم بلدین .   خیلی خیلی دوووووووووووووووووستت داریم. ...
15 بهمن 1391